شعر آقا سلامت می کنم

متن مرتبط با «بازی» در سایت شعر آقا سلامت می کنم نوشته شده است

شعر بازی عشق

  • بازی عشقکلبه‌ای را از سر عشقی بنا کردیم به مهرچرخ گردون می‌نواحت چنگی به آهنگ سپهرنوجوانی را گذر کردیم به امید وصالقصر رویاها بدیدیم هر شبی در آن خیالکوچه‌های نوجوانی پر ز بوی خاطرهعاشقی مارا بکرد هم شاعر و هم شاعرهآفتاب مهر ما رنگی ز اُخرایی نداشتدشت سرسبز امید، وَهمی ز صحرایی نداشتشعله‌ی گرم محبت بر تنم آتش بزدعشق او ایمان ما گشت، گرچه یزدان آن سزددر یکی از روزهای سبز و گرم پرامیدغافل از موجی و طوفانی که ناگه می‌رسیددست ناحق فلک ناگه گریبانم گرفتشور و سرمستی ستاند و دین و ایمانم گرفتبرگ برگ غنچه‌ی امید ما خشکیده گشتقبل هر بشکفتگی، امید آن ببریده گشتشاعره کفران نعمت کرده از کم‌طاقتیشاعر شعر غزل را پس زد از بی‌رغبتیاو رها کرده به اندوه در شکستی بی‌دلیلقلب معیوبش شکست، شاعر بشد خوار و ذلیلبغض سنگینی گلویش را ببست از آن زمانیاد آن بغض و شکست همراه اوست در هر مکانطعنه‌ی عالم شنید از هر زبان تلخ و تیزخفّت دوران کشید از درد آن عشق از ستیزروزگار بی‌صفت بازی کند با حال ماگه پریشانیم و شیداییم و گه رسوا، خداعمر بی‌حاصل که می‌سوزد به اندوه دم به دمکوتهش بنما و راحت کن از این دنیای غمصبر ما بر این غم طولا همه عمرم ستاندسوختیم در بازی عشق که فقط یادش بماندابوالفضل سرلک متخلص به استوار  |+| نوشته شده در  سه شنبه یازدهم مهر ۱۴۰۲ساعت 1:32&nbsp توسط ابوالفضل سرلک  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها