شعر مادرم زهرا (س)

ساخت وبلاگ

مادرم زهرا

روزگارانم سیاه و بخت من چون شب سیاه

از سر ظلمی تمام عمر من گردید تباه

بیقراری در تب عشقی همه عمرم ستاند

بُغض و آه و حسرت و ناله به جان من نشاند

بس که در این عالم خاکی ز عشق مجنون شدم

بس که زآن عشق زمینی چشم و دل پرخون شدم

چند شبی در خواب عبّاسم بیامد شاه دین

با لباس سبز رنگ، با نور ربّ العالمین

یکی شبی در جَنب سقّاخانۀ شهر خمین

یکی شبی بر باب مسجد، در غم اُمّ الحسین

یک شبی در جنگلی سرسبز همانند بهار

آمدش دلواپس از مجنونی این استوار

گفت به عبّاسم به بابایت سلام من رسان

گو رها کن این طریقت، مِهر ما در دل نشان

چونکه احوالات من آشفته تر از پند و قند

بار دیگر آمدش در خواب عبّاسم به پند

چونکه حاصل از نصیحت ها ندید مولاحسین

آمدش بار دگر با بانوی دو عالمین

گفت امام ای استوار اینقدر خودآزاری مکن

بر من و بر مادرم دیگر عزاداری مکن

چون که این نُه ساله طفل، بر من بگفت این خواب خویش

حالتم محزونتر و از قهر مولا دل به ریش

وای بر من چون به جرم عاشقی تنها شدم

غافل از عشق حسین و مادرش زهرا شدم

دردودل دارم کنون با نور چشمان نبی

چون که او دیدم به خوابم در جوانی یک شبی

گر چه من سادات نیستم، لیک قسم بر تو بتول

مفتخر باشم به حُبّ احمد و آل رسول

ذاکرت گفتا خدا را شکر که تو مادرمی

مادرم زهرا، کَرَم کن، شو برایم محرمی

مادرم زهرا، حُسینت را بگو این استوار

غصّه ها بر دل نهان کرد، از عذاب روزگار

مادرم زهرا، حُسینت را بگو این استوار

پر ز حسرت هست، ولی شاکر بُود بر کردگار

مادرم زهرا، حُسینت را بگو این استوار

چون شما تَرکش نمایید، بیقرار است، بیقرار

مادرم زهرا، حُسینت را بگو این استوار

هر کجا نامت شنید، اشکش بریخت بی اختیار

مادرم زهرا، حُسینت را بگو ما را مران

این نباشد رسم عشق و عاشقی، بر این نشان

من فقیر و مستمند عشق مولایم حسین

من که حسرت بر دلم مانده است به بین الحرمین

من که عمری بر در کوی حسین سینه زدم

من غلام آن غلامان در کویش شدم

من به داغ عشق دوران جوانی سوختم

عشق دنیا بود که عشق اُخروی افروختم

بس طلب کردم من آن عشق زمینی از خدا

در نظر آمد که از عشق خدا گشتم جدا

عشق دنیایی مرا عاشق یزدانم نمود

چون زلیخا، سوز عشق راهی به سوی حق گشود

ابوالفضل سرلک، متخلّص به استوار

شعر آقا سلامت می کنم...
ما را در سایت شعر آقا سلامت می کنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ostovar3as بازدید : 91 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:11