شعر آزادی خران

ساخت وبلاگ

در یکی مزرع کشاورزی ببست اسب و الاغ

خود بشد مشغول کشت و کار در مزرع و باغ

این زمان ابلیس بیامد در کنار آن الاغ

باز نمود افسار آن تا که بسازد جنگ داغ

آن الاغ بی خرد، افسار دریده، بی گدار

مزرع همسایه را وارد بشد، بی ننگ و عار

کرد شروع بر خوردن محصول باغ همجدار

0غافل از جنگی که این بی دقّتی آرد به بار

همسر آن همجدار چون که بدید این صحنه را

خون او آمد به جوش و برنتابید شهنه را

از درون خانه آورد اسلحه، خر را بکشت

بر تنش وارد بکرد چندین گلوله پشت به پشت

صاحب خر چون بدید این واقعه خشمگین بشد

با قمه زن را بکشت تا که کند جبران خود

شوهر زن هم بکرد جبران این رفتار مرد

بعد درگیری بکشت آن مرد با ابزار سرد

چون که فرزندان صاحب خر بدیدند اینچنین

خون همسایه بریختند جملگی از روی کین

چون که فرزندان همسایه بدیدند این هجوم

جنگ تک تک را بدل کرند به یک جنگ عموم

بچه ابلیسی بگفت ابلیس را: «این را چه شد؟!

یا چگونه اینچنین جنگی بزرگ برپا بشد؟!»

گفت ابلیس :« هر چه کردند، خود بکردند و تمام

من فقط کرّه خری را دادمش بر خود لجام

حال اگر دیدید که جایی بلوشو بر پا شده

مطمئن باشید که آزاد خری در آنجا شده

+ نوشته شده در  شنبه بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۶ساعت 2:12&nbsp توسط abolfazl sarlak  | 

شعر آقا سلامت می کنم...
ما را در سایت شعر آقا سلامت می کنم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ostovar3as بازدید : 116 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 1:56